۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

نامه ای از گروه "جویندگان آشتی" به جهانیان


در دنیایی که آزادی اندیشه و بیان، حق انتخاب و نوع پوشش، زبان و مذهب؛ از ابتدائی ترین و بدیهی ترین حقوق انسانی بشمار می آید؛ ایرانیان برای احیای این حقوق از دست رفته و پایمال شده شان در حال پرداخت هزینه های بسیار سنگین و طاقت فرسا می باشند. توهین و تحقیر، تهدید و ارعاب، ضرب و شتم، بازداشت و محاکمه غیر قانونی، زندان و شکنجه؛ انزوا و تبعید، و در نهایت اعدام؛ حاصل آزادیخواهی و آزاداندیشی مردمی است که اگر نسبت به اقوام و ملیت ها یا نژادهای دیگر دنیا برتر نباشند، به دلیل پیشینه ی تاریخی و فرهنگی غنی خود کمتر نیز نبوده اند و نمی بایست اینچنین مورد ظلم، بی عدالتی و خشم قرار بگیرند.
"جویندگان آشتی" گروهی مستقل است که خود را نماینده ی بخشی از بدنه ی این جامعه ی ستمدیده و بی پناه ایرانی می داند. ایرانیانی که برای بدست آوردن آزادی، امنیت، آرامش، صلح و دوستی ؛ سرزمین مادریشان را ترک کرده و به دور از کاشانه، خانواده، دوستان، اقوام و حتی خاطرات خود، در جهان بعنوان پناه جو پراکنده اند.
عده ای سکنی گزیده اند، عده ای دیگر اقامت یافته اند. گروهی سرگردان و تعدادی دیگر با آرزوهای خود هنوز در سفرند.
سیاست با آنها گره خورده با آنکه شاید هیچ کدامشان سیاسی نباشند و مهمتر از آن اینکه سیاسیون نیز قوانین را به رخ شان می کشند و مسیرها را سخت تر می کنند و سر آخر که روزگار هم با آنها سر ناسازگاری می گیرد و به آنها بد می کند.

گروه "جویندگان آشتی" می خواهد در حرکتی بدیع و در نوع خود بی نظیر؛ توجه مهمترین بخش از پوسته ی این جهان خاکی را به مظالم پیش روی ایرانیان جلب کند و این همانا برنامه ی ما؛ سفر به دور دنیا با پای پیاده است. ما قصد داریم شهر به شهر و کشور به کشور سفر کنیم و با مردم دنیا فارغ از تفاوت زبان، رنگ پوست، نژاد یا ملیت، سنت و تاریخ ؛ از نزدیک دیدار داشته، با آنها رابطه ی دوستی برقرار کرده و از حال و روزمان برایشان بگوییم. مستقیم و رودر رو.
کمترین انتظار ما از حکومت ها و دولت ها و قوانین شان این است که به ما اجازه ی عبور از سرزمین تحت حاکمیتشان بدهند. از سازمان ها و نهادهای غیر دولتی می خواهیم حمایتمان کنند و در نهایت از مردم خواهیم خواست که به دردهای دلمان گوش دهند، دوستمان بدارند، پذیرایمان باشند و با خنده ای مهربانانه مشایعتمان کنند.
در این سفر طولانی و سخت و شاید هم خطرناک، ما سه هدف کلی را دنبال خواهیم کرد:
1)    پیام آوری صلح، آزادی و عشق برای تمام مردم جهان در برابر بدنامی ایران و ایرانی بواسطه ی حاکمیت استبداد که حامی ترور، خشونت و تجاوز است.
2)    انعکاس صدای اعتراض میلیون ها ایرانی در برابر نحوه ی مقابله با آزادی اندیشه و بیان و سرکوب آزادیخواهی توسط رژیم جمهوری اسلامی.
3)    تبادل فرهنگی و آشنائی با اقوام، نژادها و ملیت ها بدون در نظر گرفتن تفاوت ها در زبان، رنگ و مذهب.
همچنین بواسطه ی رسالت حرفه ای و شغلی مان ؛ به نوشتن کتاب، عکاسی، فیلم برداری و بخصوص سفرنامه نویسی هم خواهیم پرداخت.
دیدار و عبور از حدود (80) کشور دنیا و صدها شهر و روستا؛ در برنامه مان گنجانده شده و فقط مسیرهای صعب بیابانی و دریائی را با وسایل نقلیه طی خواهیم کرد.
این سفر بدون وقفه و با کمترین امکانات و هزینه دنبال خواهد شد و هیچگونه برداشت یا بهره ی سیاسی در آن مشهود نخواهد بود. از تمامی حمایت های بی دریغ، انسان دوستانه و صادقانه استقبال می کنیم و هیچگونه شرایط غیر متعارف یا تحمیلی را نخواهیم پذیرفت.
آرزو داریم سفری پربار، جذاب و هیجان انگیز انتظارمان را بکشد و بتواند گوشه ای از آمال و آرزوهای میلیون ها انسان چشم به راه محبت و آزادی را به تحقق برساند.

۱۳۹۰ شهریور ۳, پنجشنبه

بشر پناهجو و حقوقش

اصل سیزدهم از منشور بین المللی حقوق بشر می گوید :

"هر كس حق دارد كه در داخل هر كشوري آزادانه عبور و مرور کرده و محل اقامت خود را انتخاب كند"            
وقتی این اصل جزو بدیهیات حقوق بشر قلمداد گشته و از طرف کشورها و حاکمیت های جهان پذیرفته و حمایت می شود ،به آینده ی جهان می توان امیدوار بود ؛ اما به هنگام تفسیر و تعریف مفاهیم مستتر در آن بر طبق قوانین متداول مهاجرت و اقامت همان کشور ها و حاکمیت ها به تناقض و تضادهای  فراوان  بر می خوریم .
حال آنکه آخرین اصل از اصول سی گانه ی منشور حقوق بشر صراحتا تاکید بر ان دارد که :
هيچ يك از مقررات اعلاميه حاضر نبايد طوري تفسير شود كه متضمن حقي براي دولت ، جمعيت يا فردي باشد كه به موجب آن بتوانند هر يك از حقوق و آزاديهاي مندرج در اين اعلاميه را از بين ببرند يا در راه آن فعاليتي نمايند
توضیح عبور آزادانه  و انتخاب محل اقامت  بسیار ساده و همه فهم است و نیازی به تفسیر و تاویل خاصی ندارد ، محدودیت یا استثنایی برای آن قایل نشده و انحصاری هم برایش در نظر گرفته نشده است . حال چگونه است که هزاران هزار پناهجو در اقصی نقاط جهان بلاتکلیف و در شرایط مبهم و سردرگم مانده اند و به انتظار پذیرفته شدنشان نا امیدانه و بدون آینده ای روشن روزگار می گذرانند .
سکونت و یا اقامت وتابعیت یک کشور ؛ جزیی از حقوقش میبایست قلمداد شده و به راحتی  وبا احترام در سریع ترین زمان ممکن به او داده شود نه اینکه آنرا گدایی کند و یا بزرگترین و مهمترین درخواست  دوران زندگیش  تعریف شود .
با اشاره به اصل چهاردهم ( که استثنایی را برای درخواست پناهندگی مطرح مینماید )  بدین شرح  :
- هركس حق دارد در مقابل شكنجه ، آزار و تعقيب پناهگاهي جستجو كند و در كشورهاي ديگر پناه گزيند .          
-  در مواردي كه تعقيب واقعاً مبتني به جرم عمومي و غير سياسي يا رفتارهايي مغاير با اصول و مقاصد ملل متحد باشد نميتوان از اين حق استفاده كرد .                                                                                              
برای رسیدگی و انجام مراحل قانونی جهت پذیرفتن یا عدم پذیرش درخواست پناهندگی  یک پناهجو دستورالعمل ساده ای  تعریف شده که دست و پا گیر یا پیچیده نیست و نمیتواند دستاویزی برای اتلاف وقت مجریان این امر قرار گیرد .
یک پناهجو ؛ عموما و غالبا پل های پشت سرش خراب شده ، امید ها و انگیزه های زندگیش کمرنگ یا نابود گشته و به دنبال فرصتی تازه و دگر باره برای لذت بردن، موفقیت و تحول میباشد . ترک کردن خانواده ، اقوام و آشنایان  و جدایی از خاطرات و دلبستگی ها  به همان اندازه که آسان نیست ؛ سخت و غم انگیز است  . او صرفا برای تنوع یا تفریح نمیتواند چنین تصمیم گرفته باشد و حاضر نخواهد بود به مسیری مبهم و طاقت فرسا  بدون  داشتن توجیهی  مناسب و بودن در  شرایطی ناهنجار قدم بگذارد .
بازگویی شرایط ، خوسته ها و حقوق بشر پناهجو ؛ بخشی از هدف سفر ماست که قصد داریم آنرا مطرح کرده و در مسیر اجرایی قوانین موجود تسهیلات و گشایش هایی را موجب شویم .
گروه ما قصد اقامت در هیچ کشوری را ندارد و درخوست پناهندگی از هیچ دولتی  در برنامه اش گنجانده نشده و تنها با عبور از سرزمین ها و ارتباط با مردم و رسانه ها میخواهد از دردهای موجود بگوید و دست دوستی و مساعدت  برای آنان که نیازمند یاری اند طلب کند .
منتظر ما باشید و به استقبالمان بیایید و با عشق و محبت بدرقه مان کنید .